عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم
عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم

یک نتیجه راضی کننده و تساوی برای دو طرف

امروز جمعه 8  اسفند 93. سالن میرداماد. 

هوای شهر : صاف و مطبوع و یه کوچولو سرد. 

هنوز در خیلی از مناطق غربی و شمالی و کوهپایه ای شهر  برفی که جمعه شب هفته قبل بارید  آب نشده .

تیم ما   8  تیم حریف  8

گلهای ما :  پیمان 5 - کریم 2 - صدقی 1


در تیم حریف صمد و جمشید هرکدام یک گل

جالب اینکه جمشید با هد  گل زد.

این گل حریف دیدنی بود. حامد کرنر را بلند فرستاد به امیر و او توپ را سرضرب به روی تیردوم فرستاد و این مثلث را جمشید با ضربه سری دقیق گل کرد تا ما انگشت به دهان بمانیم. !

امیر 2 گل و حامد 4 گل زدند.

اسامی ما : آیدین ( امیر نیکفام) - من - پیمان - کریم - رضاصدقی 

اسامی حریف :  جمشید - فخیم - امیر - صمد - حامد 

■ متاسفانه آیدین در همان دقایق ابتدایی بازی از ناحیه ساق پای چپ اسیب دید و قادر به ادامه بازی نشد . امیرسیفلو و آیدین که گلر بود محکم بهم برخورد کردن که زانوی امیر بشدت به آیدین خورد. امیدوارم زیاد جدی نباشه و با استراحت و ماساژ برطرف بشه. 
■ امروز من گلزن نبودم و کمی هم سنگین بودم و بیشتر در میانه زمین سعی در پاس دادن داشتم. من دو بار به تیر زدم و دو سه موقعیت گلزنی هم داشتم که نشد.  یک بار در اوایل بازی توپ بلند و دقیقی از پیمان به من رسید که ضربه سر قشنگی زدم  ولی توپ به تیر افقی خورد و .....   خلاصه  منپام به گل باز نشد ولی
پیمان ما رو از شکست نجات داد و گل تساوی رو  او زد.


در عکس زیر  پیمان و امیر و حامد  با لباسهای کاملا جدید و تازه شان  ژست گرفته اند.  که یه  عکس خوشرنگ و الوان شده.
با لباسهای چلسی و رئال مادرید.     




در فیلم زیر  یکی از گلهای قشنگ تیمی ما رو می بینید که توسط پیمان به گل انجامید :


اینهم ضربه سری که بدنبال ارسال قشنگ پیمان  زدم و گل نشد :


گلزنی خوب حامد همراه با درخشش آیدین و ...

■ دیروز جمعه 26 دیماه 93  ازساعت 12:45  در سالن میرداماد: 

با یک نفر مهمان ( اقای کریم پیغامی )  ده نفر شده بودیم. 

هوای سالن نسبت به هفته قبل بهتر بود. 

یارکشی را صبح از طریق اینترنت انجام داده بودیم. 

قبل از شروع بازی یکی دو تا عکس یادگاری   گرفتیم. 



تیم ما :   جمشید / من / پیغامی / علی صلواتی / صدقی

تیم حریف :  آیدین اوجی / صمد آقاخانی / امیرسیفلو / کریم دهستانی / حامد


با نگاهی به نفرات دوتیم  بنظر میرسید که  کاملا متعادل باشیم. در حالیکه در حین بازی مشخص شد که برنده ی 

این بازی تیم حریف خواهد بود. چون با داشتن دروازه بانی جسور و آماده  بنام " آیدین " راه گلزنی ما تا حد زیادی بسته بود.

ضمنا  صمد هم در قلب دفاع تیم حریف  خیلی دونده و سختکوش بود و بهمراه امیر   بارها توپ را دفع کردند.

حربه ی تیم حریف  ضدحمله بود.  بدین ترتیب که سه نفر را در دفاع داشتند و حامد  همیشه در جلو بود. و بمحض دریافت توپ توسط مدافعین یا گلرشان   توپ را سریع و فوری به حامد میرساندند و  " حامد " هم انصافا در این روز قدر موقعیتها را خوب دانست و 90٪ موقعیت هاش رو گل کرد.   متاسفانه دروازه بان ما ( که اغلب جمشید بود )  بارها مغلوب حامد شد.


گل اول بازی را من زدم.  روی پاس عمقی پیغامی.

بازی تا دقیقه 22   دو - دو  بود .

ولی در نهایت  با حساب 12- 7  ما باختیم. 



در تیم ما  3 گل من زدم.  4 گل هم علی صلواتی زد.

رضا صدقی که فوروارد ما بود  برخلاف هفته های قبل  اصلا پاش به گل باز نشد و هرچه کرد توپش تو گل نرفت.

صمد و آیدین   حسابی  کفر رضا را درآورده بودن. 



نتیجه بازی :  12 - 7 

فکر کنم در تیم حریف هم  حامد  9 گل زد.  2 گل امیر و یک گل صمد .  البته دقیقا بیاد ندارم.  

ولی خب حامد  حتما 8  یا 9 گل زد. چون گلزن ترین فرد بازی بود.


■ در اوایل همین بازی و در دقیقه پنجم  در یک حرکت همزمان برای تصاحب توپ     دست حامد پیله ور در حالیکه باز بود بشدت به صورت و بخصوص بینی من خورد که چند ثانیه بعدش هم باعث خونریزی از بینی ام شد.  چند دقیقه بیرون از زمین بودم و با کمک دوستان ( بخصوص صمد که دستمال  بهمراه داشت )  خونم بند آمد و به زمین برگشتیم. حامد هم همراه با من از زمین خارج شد و درکنارم بود تا تعادل نفرات در زمین حفظ شود.  یعنی FAIR PLAY

■ در این بازی دو بار پنالتی اتفاق افتاد.  یکی برای حریف . یکی  برای ما.   

جالب اینکه هردو هم گل نشد.

اولی :  توپ در محوطه ما  بصورت تصادفی بدست مدافع ما خورد و  حامد  پنالتی را به تیر عمدی زد.

دومی:   در محوطه حریف کریم  بصورت غیرعمدی  علی صلواتی را که در موقعیت گلزنی بود  واژگون ساخت. 

علی صلواتی پنالتی را محکم زد ولی حامد که گلر بود در آن لحظه  با شجاعت و دیدی خوب  توپش را دفع کرد.


هفته یازدهم در غیاب چند نفر از دوستان ::: من بازهم باخت را چشیدم .

جمعه 28 آذر 1393 از ساعت 12:40  ظهر  در سالن چمن مصنوعی میرداماد  و در غیاب  بابک و مهدی و جمشید و کریم  ده نفر جور کرده بودیم و بازی کردیم.  بازی پایاپایی هم شده بود که تا لحظات آخر بصورت مساوی پیش میرفت ولی تیم ما یک گل عقب افتاد و نتونستیم جبران کنیم. و با یک گل اختلاف باختیم. 

سعید نخجیری در واپسین ثانیه های بازی یک موقعیت تک به تک داشت تا بازی مساوی شود ولی ضربه او ابتدا بعد از برخورد به گلر حریف ( بهادور)  به زیر تیر افق خورد و در برگشت بازهم سعید توپ را به تیر عمودی زد و  آه از نهاد ما بلند شد . 


من آخرین بار در هفته پنجم طعم برد را چشیده ام. یعنی این ششمین هفته متوالی بود که باخت را دیدم.        

ولی برعکس     امیر سیفلو  بیشترین طعم برد را چشیده .  او بنظرم فقط یکبار  باخت را دیده . 


این هفته در تیم ما   رضا صدقی  همانی نبود که در یکی دو هفته قبلی بود.   و همین هم تاثیر زیادی در تیم ما داشت. 

ضمن اینکه من خودم هم از خودم راضی نبودم.  از دو  روز قبل تر   زانوی چپم  اذیت داشت و با احتیاط ( و با بستن زانوبند ) بازی کردم و در حرکتهایم تاثیر منفی داشت. یعنی انگار وزنه ای به پایم بسته بودند. 


تیم ما :     سعید نخجیری - حسن فرشباف - من - علی صلواتی - رضا صدقی

تیم حریف :   بهادور شاهگلی - صمد آقاخانی - امیر سیفلو - حامد پیله ور - کیوان


■ این بازی در نهایت با نتیجه 11 - 12  بسود حریف تمام شد. 

گلهای تیم ما :  4 گل علی - 3 گل رضا - 3 گل من - یک گل سعید

در تیم حریف بغیر از بهادور که گلر بود بقیه تقریبا هرکدام 3  یا 4 گل زدند.  


■ در این روز چهار تا مهمان داشتیم :

سعید  ( برای سومین بار )

بهادور  ( برای چهارمین بار )

حسن فرشباف  و   کیوان  هم برای اولین بار


حسن  از دوستان دوران دانشگاه و دوست مشترک من و رضا و بابک هست . 

حسن بااینکه ماهها از فوتبال دور بود  ولی در این بازی نشان داد که فهم فوتبالی اش  خوب است . 

■ بهادور  در تیم حریف یک مهره کاملا موثر شده بود . او دروازه بان بود و بارها در مقابل حملات تیم ما  عالی کارکرد.

او چند بار شوتهای محکم و خطرناک  علی  صلواتی را  مشت کرد و مانع از بازشدن دروازه شد. 


و این هم چند عکس برای یادگار  . قبل از بازی گرفتیم :