عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم
عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم

مچ دستم شکست

چهارشنبه هفته قبل مورخه 17 مهر 92  در سالن شهدای خطیب

بدترین مصدومیت دوران فوتبالی ام  رقم خورد.

میدونم که مصدومیت های بدتر از این هم برای خیلی ها اتفاق افتاده

ولی من سابقه ی شکستگی نداشتم.

فقط در رفتگی و ضرب دیدگی و  چند تا مصدومیت خفیف داشتم.


هفته قبل در دقایق آغازین بازی خواستم لحظاتی دروازه بان باشم تا هم گرم شم هم

اینکه انرژی بازی کردن نداشتم.  ولی در همان 5 دقیقه اولیه بازی  یک شوت محکم با نوک پا

و از 4 قدمی ام توسط میلاد عبدی  زده شد که درست میخواست بخوره به صورتم.

فرصتی برای دزدید سرم نداشتم و مجبورشدم دست راستم را سپر صورت کنم که ....

چشمتون روز بد نبینه .  مچ دستم چنن خم شد که انگار برق گرفت منو.

واااااااای که چه دردی داشت.

بعد از 40 دقیقه اینا  آقا ابراهیم عبدی و پسرش میلاد   لطف کردن و بنده رو به

بیمارستان بردند و بعد از گرفتن عکس رادیولوژی  دکتر گفت  از مچ شکسته و گچ گیری شروع شد.