عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم
عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم

هشتمین هفته متوالی در سالن میرداماد ::: پرهیجان و پرشور

دیروز در سالن میرداماد  یک بازی پر از هیجان و  با فراز و نشیب داشتیم. 

خوشبختانه جمع ده نفره ثابتمان هم همگی حاضر بودند و مشکلی نبود.

هوای بیرون از سالن :  لطیف و بارانی 


× یک روز قبل از بازی   در یک  نظرخواهی اینترنتی از نفرات   ترکیب دو تیم را مشخص کرده بودیم 

و همگی به تعادل نسبی دوتیم معتقد شده بودند .


این هفته هم تیم ما باخت. ولی در یک رقابت شانه به شانه  و در 5 ثانیه آخر بازی .

تیم ما‌:  جمشید / صمد / من / بابک فرهودمهر / امیر سیفلو

تیم حریف :   حامد پیله ور / علی صلواتی / مهدی دهستانی / رضا صدقی / کریم دهستانی


بازی با گل رضا صدقی در همان 2 دقیقه اول شروع شد و بعد یک گل دیگر توسط علی صلواتی .

در 15 دقیقه آخر بازی تیم ما در حالی که با اختلاف 6 گل عقب بود   یک همت عالی نشان داد  و درحالیکه حریف باور نداشت هر گل را پاسخ دادیم و  قصد پیروزی هم داشتیم که .....

که نشد.

متاسفانه یکی دو فرصت عالی را ازدست دادیم و در عوض  " علی صلواتی "   پنج ثانیه مانده به اتمام بازی 

با شوتی دقیق و راه دور   دروازه ی جمشید  را باز کرد تا آه از نهاد ما بربیاد .  

با این گل نتیجه 16 بر 15  شد و ما باختیم.

گلهای تیم ما :  من ( 7 گل ) / بابک ( 4 گل ) / امیر و  صمد  ( هرکدام 2 گل ) 

از گلهای تیم حریف اطلاع دقیقی ندارم ولی علی  چندین گل زد . سه چهار گل رضا صدقی  و کریم و مهدی هم هر کدام دو سه گل  احتمالا زدند.

با اینکه این گل حکم به برد آنها داد ولی ما هم  خوشحال بودیم که با آبرو  باختیم و نهایت سعی مان را کردیم.  




■  این هفته حامد پیله ور بدلیل احساس درد در زانویش  ترجیح داد که فقط دروازه بانی کند و با  دستکش های مخصوصش بصورت ثابت تا آخر بازی گلر بود.  و باید گفت که خیلی در برد تیمش و بی اثرکردن خطرات تیم ما  نقش داشت. 

او وعلی صلواتی مهره های کلیدی و درخشان تیمشان بودند .

حامد علیرغم ایکه گلر بود ولی یک گل هم زد. 

تنها پنالتی بازی را   او  در دروازه ی جمشید  کاشت تا گلی هم زده باشد .  



‏■  در این بازی صمد  تقریبا مدافع ثابت  تیم ما بود و   من و امیر و بابک  بارها فرصت گلزنی در جلوی داشتیم که حامد سد راه شد. و فرصتهایی را نیز براحتی از دست دادیم.

بابک بازهم ابراز درد از ناحیه کشاله داشت.   امیر هم قبل از بازی  دندان درد شدیدی داشت .

امیر در این بازی کم گل زد ولی هر 2 گلی که زد فنی و شیک بود. 

گل اولش  با پشت پا بود و از لای پاهای حامد  به گل تبدیل شد. 

گل دومش هم با یک دریبل کشویی و سپس ضربه بود.

من هم در اواسط بازی حسابی پاهام سنگین شده بود و بسختی قادر به دویدن بودم ولی وقتی با 6 گل عقب افتادیم  تصمیم گرفتیم که حداقل با اختلاف اندک ببازیم و بعد از آن خیلی بهتر بودم و 3 گل دیگر هم زدم. در آن لحظات  2 گل صمد زد و یک گل هم بابک زد که دیدنی بود ( کرنر ارسال شده را با پشت پای چپش   گل کرد ) 

خلاصه که بازی خوب شد. 


■ این عکس رو قبل از شروع بازی  از بابک و رضا  گرفتم.   بابک اینبار با پیراهن  لوسیانو ادینهو   آمده بود و این هم لباس خوشرنگش . رضا هم آرِژانتینی و دی ماریا.    باشد که یادگاری برای سالها سال بعد باشد و بادیدن این عکسها یادی از این دوران شود. 


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد