باخت سنگین تیم ما در مقابل حریفی هماهنگ و آماده

عصر دیروز   پنجشنبه هشت خرداد 93   از ساعت 19:30  در هوایی بهاری در چمن مصنوعی لاله پارک 

فوتبال بازی کردیم .   یک ربع اول بازی باران ملایمی در حال باریدن بود و انگار در انزلی یا رشت بازی میکردیم. 

هوای جالبی بود و  لطافت خاصی داشت.

در ادامه باران قطع شد و هوا مطبوع بود.

تیم حریف قوی تر و هماهنگ تر از ما بودند.

در تیم ما  اسماعیل  (برای اولین بار همبازی شدیم )  و حسن سامع  زحمات بقیه را بارها به باد دادند .

حسن سامع بارها گل خورد و بارها موقعیت گلزنی از دست داد.

تنها نقطه روشن کارکرد حسن در این بازی  دو پاس گلی بود که به بنده داد و تبدیل به گل شد.

علیرضا شکری وقتی دروازه بانی تیم ما را میکرد  فوق العاده بود و به سختس گل میخورد. ولی او هم دوست داشت که بیشتر بدود و وقتی در میانه ها بازی میکرد  ما گل میخوردیم. در تیم حریف پویا ممقانی  و جوانی بنام شهریار

فوق العاده خوب بودند. 

فوتبال در هوای بهاری و عصرگاهی لاله پارک

پنجشبه 28 ام فروردین - عصر از ساعت 19:35  تا حدود 20:45  در زمین چمن مصنوعی لاله پارک  به اتفاق دوستان و آشنایان بازی کردیم.  سومین باری بود که در این زمین بازی میکردم و چمن مصنوعی خوبی دارد. 

هوا عالی و مطبوع و دل انگیز بود. یک عصر بهاری  معتدل.  و همانطور که در عکس زیر مشاهده میشود  در نزدیکی کوهای عینالی  هوا صاف تر و کمی سردتر از بقیه جاهای تبریز است.

این هفته  برخلاف هفته های قبل با حسن سامع در یک تیم بودیم و به همین دلیل هم   حسن موفق شد رنگ پیروزی را ببیند و تیم ما با اختلاف 2 گل برنده بازی شد. 

امسال حسن  در مقابل ما یک بار باخته بود و یکبار مساوی داشت.

خلاصه که تیم ما 10 به 8  برنده شد و گلهای تیم ما :

احمد مشحونی ( 3گل ) - حسن سامع‌(2گل ) - علیرضا شکری ( 2گل ) - اجلال 1 گل - من خودم ( 2گل)

ضمنا در تیم ما  حسین حسین پور  اغلب دروازه بان بود . 

درتیم حریف   رضا سلامت بخش - رامین - محمد رضا صدقی  و 2 بازیک جوان حضور داشتند 

---

 از نکات بازی :    رامین ولیپور بخاطر اختلاف و تنشی که در بازی قبل با حسن داشت    این هفته غایب بود.

علیرضا پاک نژاد هم غایب دیگر بود.

یک گل از علیرضا شکری با شوتی ناگهانی و محکم دقیقا به کنج بالایی دروازه حریف نشست که دیدنی بود.

× در 2 دقیقه آخر بازی  علیرضا سامع  با شوتهایی از میانه های زمین  2 بار دروازه ی حریف را حسابی تهدید کرد که اولی به گل تبدیل شد و دومی از کنار تیرک عمدی به بیرون رفت و گل نشد. 

ضمن اینکه در 10 دقیه آخر این بازی  پدرزن و همسر بنده نیز تماشاگر بازی بودند.