عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم
عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم

اولین بازی در سال 94

بنام خداوند متعال و باتبریک سال نو. امید که همه مون سالی پربرکت و و مملو از نشاط و سلامتی و صفا در پیش داشته باشیم. قدر نعمتهایی را که داریم بیشتر بدانیم و خدا هم سایه الطافش را از سر ما دور نکند.  

سه شنبه چهارم فروردین  از ساعت 14:30  در چمن مصنوعی روباز لاله پارک  اولین ورزش سال جدید را با حضور ده نفر انجام دادیم . 

هوا تاحد زیادی مطبوع و مناسب و افتابی بود. 

اندکی وزش باد و خنک .  دمای هوا  تقریبا 9 درجه. 

چهار نفر از اساتید موسسه دانشوران هم در این روز در جمع حاضر بودند .

اقایان اعوانی . طیاری . کیانفر و  ذکایی.

که با ایشان در روز 28 اسفند در سال شهید رضایی همبازی شده بودم. 

اینبار در لاله پارک این چهارنفر خواستند که در یک تیم باهم باشند و با اقارضا  ( فامیل حمید اهلی) یک تیم شدن.

من و امیرسیفلو و حامد پیله ور  و حمید اقا و اقاناصر 53 ساله هم یک تیم شدیم. همه نفرات ده نفر بالای سی سال بودیم. 

با این ترکیبی که ذکرشد  دو تا بازی کردیم . بازی اول را ما با اختلاف 7 گل بردیم. 

10 گل من زدم. 6 گل حامد. 4 گل حمید اقا . امیر و اقاناصر هم یک گل


در بازی دوم که 25 دقیقه ای بود  همان ترکیب بودیم فقط جای اقاناصر با اقارضا عوض شد. و این بار هم ما با سه گل اختلاف بردیم. 

این بار : 5 گل من زدم. 3 گل حامد . 1 گل حمید اقا


در مجموع از ساعت 14:30 الی 16:15 بازی کردیم و حسابی پاهامون ورزش کردن.  

دو بار پنالتی از نقطه دوم زده شد که یکی را حمید اهلی به بیرون زد و یکیشم حامد به اوت فرستاد. 

در تیم حریف  اقایان اعوانی و طیاری بیشتر از بقیه گلزن بودن.


■  این آقا ناصر 53  ساله   تعجب همه را برانگیخت.   ماشالله  آمادگی بدنی خوبی داشت و مشخص بود که فوتبال را خوب میفهمد.   او  هم خوب دروازه بانی کرد هم خوب پاس میداد.


■  اعوانی ( با لباس مشکی )   قصد ارسال بلند توپ را دارد که علیرضا سامع  قصد  گرفتن توپش را دارد 

مبارک باد سال جدید

عصر روز پنجشنبه 28  اسفند  از ساعت 19 در سالن ورزشی  شهیدرضایی تبریز  واقع در داخل مدرسه ش. رضایی  بودیم. 

همراه با جمعی از اساتید و دوستان فعال در عرصه آموزش عالی.

در این روز من میهمان جمع ایشان بودم. 

سالن    کفپوش مخصوص فوتسال بود و من بعد از ماهها در روی کفپوش بازی میکردم.

و انگار که با این نوع سالن غریبه بودم. چون در سال 93    نود درصد بازیهایم  روی چمن مصنوعی بود و کلا تفاوت را میشود احساس کرد.

در سالن  ش. رضایی   ده نفر شدیم و در تیم ما با اقای قادرعیسی زاده  هم تیم شدیم. 

هر تیم پنج نفر شدیم و فوتسال بازی کردیم. و بنظرم  مساحت زمین اندکی کوچک بود برای این تعداد .


من  از بازی خودم در این بازی رضایت ندارم. چون از عادت به کفپوش دور شده بودم . 

نصفه دوم بازی را دروازه بان بودم .

در این بازی نهایتا  با دو گل اختلاف  ما باختیم. 

در تیم حریف  یک دروازه بان بلند بالا  و  جسور   بارها سد راه ما شد.

ضمن اینکه دو بازیک جوان و تکنیکی و دونده هم داشتند که موتور تیم بودند.

آقایان اعوانی و ذکایی هم در تیم حریف  به نوبه خود هم خوب دویدند هم گل زدند.


تیم حریف از ما قوی تر و تکنیکی تر بود. و  طبیعی بود که آنها  ببرند.

من در این بازی یک گل زدم.  و  گلزن ترین بازیکن تیم ما   قادر عیسی زاده بود.




هفته ای گرم در هوای خوشایند سالن.

 جمعه پانزده اسفند از ساعت 12:45 در سالن میرداماد  در حالی شروع به بازی کردیم که کریم و آیدین دیرکرده بودن و با تاخیری چشمگیر آمدند و این بار چون آیدین دیرتر از کریم رسید  بازهم جریمه شد و در پایان بازی برای همه چای و کیک خرید.  این قرار یا قانون را بین خودمان توافق کرده ایم تا نفرات نسبت به حضور بموقع  بی تفاوتی نشان ندهند. 

خلاصه که با تمام این اوصاف   این هفته یازده نفر شدیم. و یک بازیکن بصورت ذخیره  بازی کرد. 

غایبان این هفته : صمد و پیمان

مهمانهای هفته : بهادور . اختای . امیرنیکفام

اسامی تیم ما : آیدین . جمشید . فخیم . من. رضا صدقی

تیم حریف : امیر نیکفام . امیرسیفلو. کریم. بهادور . اختای . حامد

@ گلهای ما :   

من 3 گل .  رضا  2 گل . فخیم و آیدین و جمشید  هرکدام یک گل


در این بازی ابتدا 3-1 ما جلو بودیم که بخاطر جابجاشدن نفرات  بازی را از صفر اغاز کردیم . تیم حریف با دو گل جلو افتاد ولی در نهایت این ما بودیم که بازهم با  دو گل اختلاف و با نتیجه 8 - 6  برنده شدیم.


نکات این بازی :

- مهدی دهستانی که دوران احتیاط بعد از عمل منیسک  را سپری میکند یکباردیگر برای تماشای دوستانش در سالن حاضر شد و تا آخرهم حضور داشت. 

- جمشید دهستانی بعداز هفته های متوالی  اینبار با  البسه ای جدید و خوشرنگ  نونوار کرده و تغییر دکور داده بود.  و اتفاقا با انگیزه تر هم بازی کرد و یک گل هم از پاس صدقی زد.

- آیدین اوجی  اینبار هم از ناحیه بینی  ضربه خورد ولی گذرا بود. 

او  از پاس علیرضا  گل هم زد.

- در تیم ب    اختای هم یک گل زد.  و امیر و حامد هم هرکدام دو یا سه گل زدند.

- برخوردهای فیزیکی بین بازیکنان دو تیم در این بازی نسبت به هفته های قبلی افزایشی چشمگیر داشت. و این نشان دهنده این بود که اندکی جدی گرفتن  زیادشده و  مشکل ساز میتواند باشد .