≡ دیروز در سالن میرداماد . جمعه 21 آذر 93 . از ساعت 12:45 تا 13:55
ده نفر بودیم. و بازی پرکش و قوسی شد .
ابتدا تیم ما جلو افتاد . سپس در ادامه بازی بارها کار به تساوی کشید و حرکت شانه به شانه بود .
ولی در اواخر بازی تیم ما از هم گسیخت و با چند اشتباه فاحش دروازه بان چند گل مفت را تقدیم حریف کردیم و با اختلاف 4 گل عقب افتادیم. و در نهایت هم با نتیجه ی 21 - 19 باختیم .
تیم ما در این بازی : جمشید / بهادور / من / رضا صدقی / حامد
تیم حریف : سعید نخجیری / امیر سیفلو / بابک فرهودمهر / علی صلواتی / کریم دهستانی
° گلهای تیم ما : رضا صدقی ( 10 گل ) - حامد ( 6 گل ) - من ( 3 گل )
° در تیم حریف هم اغلب گلهایشان را علی صلواتی و بابک زدند. بقیه هم فکرکنم هرکدام دو سه گل زدند.
در این بازی تیم حریف انسجام بهتری داشت و همه بازیکناش جانانه بازی کردند و در تمام نقاط زمین حاضر میشدند و به تیم کمک رسانی داشتند. ولی در تیم ما حامد و رضا صدقی اغلب در نیمه زمین حریف بودند . و فقط رضا هر ازگاهی به زمین خودی برمیگشت.
■ من در این بازی 90 درصد زمان بازی در زمین خودمان بودم و مجبور بودم که در خط دفاعی باشم. چون دو تا از مهره های خوب و باانرژی مان بیشتر تسنه گلزنی بودند و حتی یک دقیقه در دروازه هم نایستادند.
این دو میتوانستند با اضاقه شدن به دفاع موثرتر باشند ولی عطش گلزنی شان باعث بهم خوردن تیم ما شد .
با همه این اوصاف "رضا" در کار گل زدن موفق بود و در این بازی به نظرم بهترین بود.
چند گل شیک و بیادماندنی زد که عالی بودن. و ده گل در مجموع یک آمار چشمگیر هست.
رضا در اواسط بازی بارها بصورت متوالی گل زد و موتورش روشن بود.
ابتدا یک گل از نوع "اوسوالدو آردیلس" آرژانتینی زد . یعنی بعد از رد کردن توپ باحرکتی شیک و فنی از بالای سر امیر سیفلو توپ را درنهایت با ضربه ای دقیق گل کرد.
یک گل هم با ضربه سری دیدنی زد . کرنر ارسالی حامد را با سر به کنج دروازه ی کریم فرستاد .
یک بار هم با شوتی مواج از میانه میدان به کریم گل زد.
درتیم حریف علی و بابک هم چند بار گلهایی جالب و دیدنی زدند.
■ در 10 دقیقه انتهای بازی که تیم ما 4 گل عقب بود بهادور دروازه بان ما با بی خیالی و بی دقتی عجیب توپ را تقدیم بازیکن حریف کرد و ..... همین حرکت او باعث شد از کوره در برم و یک تنش کلامی بین ما شکل گرفت و بقیه ما را آرام کردند. انصافا حرکت خوبی نبود و من خودم متاسف شدم و در انتهای بازی هم از بهادور عذرخواهی کردم.
■ غایبان این هفته : صمد آقاخانی / مهدی ( بدلیل مشکل منیسک زانو )
متاسفانه مهدی قرار است در طی هفته آتی زانویش عمل شود.
امیدوارم مشکلش به خوبی حل شود .
قبل از بازی هم دو تا عکس گرفتیم :
■ چند تا از ویدئوهای مربوط به این بازی در ادرس http://www.namasha.com/channel6591148888
■ این هم بابک و شادی بعد از گلی که به زیبایی از بالای دستان من زد. درآن موقع من گلر بودم و توپ بعد از برخورد به نوک انگشتانم از بالای سرم گل شد.
■ این هم سعید نخجیری که بازهم مهمان سالن شد و خوب بود کارش. اغلب هم گلری کرد.
■ جمعه 30 آبان 93 : سالن تلاش میرداماد . چمن مصنوعی
ساعت شروع بازی : 12:40
هوای داخل سالن : مطلوب و معتدل
بالاخره بعد از گذشت شش هفته این بار در هفته هفتم شاهد حضور تمام نفرات اکیپ بودیم.
10 نفر تکمیل بودیم .
قبل از بازی طوری یارکشی کردیم که هردو طرف متعادل باشند ولی در همان اوایل بازی بابک فرهودمهر از تیم ما دچار کشیدگی عضله ی پایش شد و لنگ لنگان و به سختی به بازی ادامه داد .
مهدی دهستانی هم در تیم ما همان کارآیی هفته قبلش را نشان نداد .
و حامد پیله ور هم چندان در کار تیمی و نصفه ی زمین خودمان نبود و منتظر رسیدن پاس بود . درحالیکه حامد با وجود قدرت بدنی و فیزیک خوبش میتواند در تمام نقاط زمین با دیگر نفرات حضور داشته باشد و آهنگ حرکت تیم را شدت بخشد.
او مثل فوتبال یازده نفره در جلو منتظر رسیدن توپ بود و فاصله زیادی بین او و من و ... افتاد و پاسکاری ها خیلی کم شد.
در پایان هم با اختلاف شش گل مغلوب شدیم.
ضمن اینکه تیم حریف بارها به تیر دروازه ما زدند و بیشتر هم میشدکه گل بخوریم.
■ یه توضیح اینکه : این مطالب از دیدگاه شخص بنده هست و ممکنه با دید و نظرات شما خواننده و دوست محترم متفاوت باشه . در هیچ متنی قصد کم احترامی به کسی نیست . و صرفا جهت ایجاد تنوع و تفریح و یادگاری هست این عکسها و مطالب مربوط به سالن .
جمعه 18 مهر : سالن سرپوشیده چمن مصنوعی تلاش / کوی میرداماد
بعد از 6 ماه یکبار دیگر در این سالن گرد هم اومدیم تا یه فوتبال بازی کرده باشیم.
در هفته های قبل و بخصوص در ایام گرم تابستان فضای روباز مناسب بود ولی الان که هوا رو به سردی گذاشته
این سالن میرداماد مناسب هست.
جمعه از ساعت 11:30 صبح با حضور ده نفر از دوستان و آشنایان شروع به بازی کردیم.
تقریبا ساعت 13 بعد از 90 دقیقه دویدن بازی با برد تیم ما تمام شد.
یک بازی پر از گل . علت پرگل بودن بازی هم شاید بخاطر نبود دروازه بان تمام عیار در هر تیم بود.
نتیجه بازی : 24 - 21
یازده گل از گلهای تیم ما را من زدم و روزی پرگل داشتم.
5 گل را صمد آقاخانی زد . 3 گل صالح حسین پور . 3 گل سجاد ( دوست صالح ) . یک گل جمشید دهستانی.
یک گل هم مهدی دهستانی زد .
■ مهدی یک نیمه برای تیم ما بازی کرد و در نیمه دوم جایش را با جمشید عوض کرد و جمشید به تیم ما آمد.
جالب اینکه وقتی جمشید در تیم ما بود بهتر کار کرد و چندین پاس گل به من داد.
■ تک گلی هم که جمشید در این بازی زد از روی پنالتی بود .
■ یک پنالتی هم نصیب تیم حریف شد که علیرضا شکری خیلی محکم زد و توپش به اوت رفت و گل نشد.
■ نکته دیگر اینکه با صالح حسین پور بعد از یک سال همبازی شدیم و این بار با روحیه ای بالا آمده بود .
او دو سه روز پیش برای ازدواج اقدام کرده که انشالاه مبارک باشه.
اسامی تیم ما :
سجاد - صالح - جمشید - صمد آقاخانی - من
اسامی تیم حریف :
محمود ابراهیمی نژاد - مهدی - علیرضا شکری - کریم دهستانی - رضا صدقی
اغلب گلهای حریف را صدقی و شکری زدند. ابراهیمی و مهدی هم هرکدام تقریبا چهار گل.
تنها کریم بود که کم گل زد. ولی بعضا خوب دریبل میزد.
■ در این بازی دو بار هم توپ به شدت به مرکز ثقل بازیکنان دو تیم خورد.
اولی : شوت محکم شکری به صالح اصابت کرد و صالح 10 دقیقه ای بیرون بود.
دومی: ضربه ای که من به سمت دروازه حریف زدم به محمود ابراهیمی خورد و او هم دچار دل پیچه شد.
■ شاید جالب ترین گل بازی گلی بود که من بعد از استپ سینه و در حالیکه پشت به دروازه حریف بودم زدم .
در این صحنه دروازه بان حریف که محمود خان بود جلو کشیده بود و من توپ را بصورت کمانی از بالای سرش به گل فرستادم