عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم
عکسها و خاطرات مصور ما

عکسها و خاطرات مصور ما

میخواهیم خاطرات ثبت شده را به اشتراک بگذاریم

اولین تساوی در سالن میرداماد در هفته دوازدهم

■ برخلاف روال معمول که جمعه ها سالن داریم  ولی  دیروز سه شنبه 2 دیماه   از ساعت 18:40 تا 19:40 در سالن میرداماد بازی کردیم.   علت : تعطیل بودن  این سه شنبه .

یازده نفر بودیم و هوای سالن هم سرد.  

تیم ما 6 نفر شد و  حریف 5 نفر. 

ما با یک بازیکن ذخیره بازی میکردیم. 

تیم ما :  جمشید / کریم / حسن فرشباف /امیر / من / علی ص.

تیم حریف :  اختای / امیر نیک / پیمان / حامد / رضا صدقی 


این بازی واقعا یک دوئل پایاپای شده بود. یک گل حریف میزد و ما پاسخ میدادیم و یا برعکس. 

سه گل اول تیم ما را کریم زد. 

کریم امروز گلزن بود و "فرشته نجات " تیم ما شد. 

در حالیکه بازی 12-12 بود  و سه دقیه به پایان بازی مانده توپ به دست امیرسیفلو در محوطه ما  خورد و حریف صاحب ضربه پنالتی شد. حامد پنالتی را گل کرد و ما فقط سه دقیقه فرصت برای جبران داشتیم.

تا اینکه درست در ثانیه های آخر  کریم دهستانی با ضربه سر   پاس بلند گلر حریف را قطع کرد و سپس پاس علی صلواتی را با تمام تلاش به گل تبدیل کرد تا همه چیز مساوی تمام شود . و در این لحظه تیم ما خوشحال بود. چون از شکست گریخت.

بعد از هفته ها باخت   این بار  حداقل مساوی را دیدم. 


گلهای تیم ما :  6 گل علی ص .   /  4 گل کریم /   حسن و امیر و من  هر کدام یک گل

در تیم حریف اغلب گلها را حامد و رضا زدند. 


■ امیر و من نتوانستیم در گلزنی موفق عمل کنیم و چندین فرصت را از دست دادیم.  هر کدام فقط یک گل زدیم که راضی کننده نبود .   من دو سه بار به تیر زدم و 2 موقعیت گلزنی با ضربه سر داشتم ( روی سانترهای عمقی کریم و امیر ) که با اندکی اختلاف به اوت رفتند.

ضمن اینکه  اختای  در دفاع حریف بارها موی دماغم شد و خیلی سمج بود .

امیر نیک هم دروازه بانی نسبتا موفق بود. 

■ در اواسط بازی علی صلواتی که اندکی سرماخوردگی هم داشت  از دست بازیکنان حریف عصبانی شد و با اعتراض زمین را ترک کرد. دقایقی بعد او به بازی برگشت . 


هفته یازدهم در غیاب چند نفر از دوستان ::: من بازهم باخت را چشیدم .

جمعه 28 آذر 1393 از ساعت 12:40  ظهر  در سالن چمن مصنوعی میرداماد  و در غیاب  بابک و مهدی و جمشید و کریم  ده نفر جور کرده بودیم و بازی کردیم.  بازی پایاپایی هم شده بود که تا لحظات آخر بصورت مساوی پیش میرفت ولی تیم ما یک گل عقب افتاد و نتونستیم جبران کنیم. و با یک گل اختلاف باختیم. 

سعید نخجیری در واپسین ثانیه های بازی یک موقعیت تک به تک داشت تا بازی مساوی شود ولی ضربه او ابتدا بعد از برخورد به گلر حریف ( بهادور)  به زیر تیر افق خورد و در برگشت بازهم سعید توپ را به تیر عمودی زد و  آه از نهاد ما بلند شد . 


من آخرین بار در هفته پنجم طعم برد را چشیده ام. یعنی این ششمین هفته متوالی بود که باخت را دیدم.        

ولی برعکس     امیر سیفلو  بیشترین طعم برد را چشیده .  او بنظرم فقط یکبار  باخت را دیده . 


این هفته در تیم ما   رضا صدقی  همانی نبود که در یکی دو هفته قبلی بود.   و همین هم تاثیر زیادی در تیم ما داشت. 

ضمن اینکه من خودم هم از خودم راضی نبودم.  از دو  روز قبل تر   زانوی چپم  اذیت داشت و با احتیاط ( و با بستن زانوبند ) بازی کردم و در حرکتهایم تاثیر منفی داشت. یعنی انگار وزنه ای به پایم بسته بودند. 


تیم ما :     سعید نخجیری - حسن فرشباف - من - علی صلواتی - رضا صدقی

تیم حریف :   بهادور شاهگلی - صمد آقاخانی - امیر سیفلو - حامد پیله ور - کیوان


■ این بازی در نهایت با نتیجه 11 - 12  بسود حریف تمام شد. 

گلهای تیم ما :  4 گل علی - 3 گل رضا - 3 گل من - یک گل سعید

در تیم حریف بغیر از بهادور که گلر بود بقیه تقریبا هرکدام 3  یا 4 گل زدند.  


■ در این روز چهار تا مهمان داشتیم :

سعید  ( برای سومین بار )

بهادور  ( برای چهارمین بار )

حسن فرشباف  و   کیوان  هم برای اولین بار


حسن  از دوستان دوران دانشگاه و دوست مشترک من و رضا و بابک هست . 

حسن بااینکه ماهها از فوتبال دور بود  ولی در این بازی نشان داد که فهم فوتبالی اش  خوب است . 

■ بهادور  در تیم حریف یک مهره کاملا موثر شده بود . او دروازه بان بود و بارها در مقابل حملات تیم ما  عالی کارکرد.

او چند بار شوتهای محکم و خطرناک  علی  صلواتی را  مشت کرد و مانع از بازشدن دروازه شد. 


و این هم چند عکس برای یادگار  . قبل از بازی گرفتیم : 



چند قدم مانده به شب یلدا . همون شب چله .

این هم عکسهای قشنگی از یک آجیل فروشی خوشنام در تبریز که برای شب چله با یادی از قدیم  اینگونه جلب مشتری میکنه. این عکسها توسط همسرم  گرفته شده اند .