ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
■ برخلاف روال معمول که جمعه ها سالن داریم ولی دیروز سه شنبه 2 دیماه از ساعت 18:40 تا 19:40 در سالن میرداماد بازی کردیم. علت : تعطیل بودن این سه شنبه .
یازده نفر بودیم و هوای سالن هم سرد.
تیم ما 6 نفر شد و حریف 5 نفر.
ما با یک بازیکن ذخیره بازی میکردیم.
تیم ما : جمشید / کریم / حسن فرشباف /امیر / من / علی ص.
تیم حریف : اختای / امیر نیک / پیمان / حامد / رضا صدقی
این بازی واقعا یک دوئل پایاپای شده بود. یک گل حریف میزد و ما پاسخ میدادیم و یا برعکس.
سه گل اول تیم ما را کریم زد.
کریم امروز گلزن بود و "فرشته نجات " تیم ما شد.
در حالیکه بازی 12-12 بود و سه دقیه به پایان بازی مانده توپ به دست امیرسیفلو در محوطه ما خورد و حریف صاحب ضربه پنالتی شد. حامد پنالتی را گل کرد و ما فقط سه دقیقه فرصت برای جبران داشتیم.
تا اینکه درست در ثانیه های آخر کریم دهستانی با ضربه سر پاس بلند گلر حریف را قطع کرد و سپس پاس علی صلواتی را با تمام تلاش به گل تبدیل کرد تا همه چیز مساوی تمام شود . و در این لحظه تیم ما خوشحال بود. چون از شکست گریخت.
بعد از هفته ها باخت این بار حداقل مساوی را دیدم.
گلهای تیم ما : 6 گل علی ص . / 4 گل کریم / حسن و امیر و من هر کدام یک گل
در تیم حریف اغلب گلها را حامد و رضا زدند.
■ امیر و من نتوانستیم در گلزنی موفق عمل کنیم و چندین فرصت را از دست دادیم. هر کدام فقط یک گل زدیم که راضی کننده نبود . من دو سه بار به تیر زدم و 2 موقعیت گلزنی با ضربه سر داشتم ( روی سانترهای عمقی کریم و امیر ) که با اندکی اختلاف به اوت رفتند.
ضمن اینکه اختای در دفاع حریف بارها موی دماغم شد و خیلی سمج بود .
امیر نیک هم دروازه بانی نسبتا موفق بود.
■ در اواسط بازی علی صلواتی که اندکی سرماخوردگی هم داشت از دست بازیکنان حریف عصبانی شد و با اعتراض زمین را ترک کرد. دقایقی بعد او به بازی برگشت .
جمعه 28 آذر 1393 از ساعت 12:40 ظهر در سالن چمن مصنوعی میرداماد و در غیاب بابک و مهدی و جمشید و کریم ده نفر جور کرده بودیم و بازی کردیم. بازی پایاپایی هم شده بود که تا لحظات آخر بصورت مساوی پیش میرفت ولی تیم ما یک گل عقب افتاد و نتونستیم جبران کنیم. و با یک گل اختلاف باختیم.
سعید نخجیری در واپسین ثانیه های بازی یک موقعیت تک به تک داشت تا بازی مساوی شود ولی ضربه او ابتدا بعد از برخورد به گلر حریف ( بهادور) به زیر تیر افق خورد و در برگشت بازهم سعید توپ را به تیر عمودی زد و آه از نهاد ما بلند شد .
من آخرین بار در هفته پنجم طعم برد را چشیده ام. یعنی این ششمین هفته متوالی بود که باخت را دیدم.
ولی برعکس امیر سیفلو بیشترین طعم برد را چشیده . او بنظرم فقط یکبار باخت را دیده .
این هفته در تیم ما رضا صدقی همانی نبود که در یکی دو هفته قبلی بود. و همین هم تاثیر زیادی در تیم ما داشت.
ضمن اینکه من خودم هم از خودم راضی نبودم. از دو روز قبل تر زانوی چپم اذیت داشت و با احتیاط ( و با بستن زانوبند ) بازی کردم و در حرکتهایم تاثیر منفی داشت. یعنی انگار وزنه ای به پایم بسته بودند.
تیم ما : سعید نخجیری - حسن فرشباف - من - علی صلواتی - رضا صدقی
تیم حریف : بهادور شاهگلی - صمد آقاخانی - امیر سیفلو - حامد پیله ور - کیوان
■ این بازی در نهایت با نتیجه 11 - 12 بسود حریف تمام شد.
گلهای تیم ما : 4 گل علی - 3 گل رضا - 3 گل من - یک گل سعید
در تیم حریف بغیر از بهادور که گلر بود بقیه تقریبا هرکدام 3 یا 4 گل زدند.
■ در این روز چهار تا مهمان داشتیم :
سعید ( برای سومین بار )
بهادور ( برای چهارمین بار )
حسن فرشباف و کیوان هم برای اولین بار
حسن از دوستان دوران دانشگاه و دوست مشترک من و رضا و بابک هست .
حسن بااینکه ماهها از فوتبال دور بود ولی در این بازی نشان داد که فهم فوتبالی اش خوب است .
■ بهادور در تیم حریف یک مهره کاملا موثر شده بود . او دروازه بان بود و بارها در مقابل حملات تیم ما عالی کارکرد.
او چند بار شوتهای محکم و خطرناک علی صلواتی را مشت کرد و مانع از بازشدن دروازه شد.
و این هم چند عکس برای یادگار . قبل از بازی گرفتیم :
این هم عکسهای قشنگی از یک آجیل فروشی خوشنام در تبریز که برای شب چله با یادی از قدیم اینگونه جلب مشتری میکنه. این عکسها توسط همسرم گرفته شده اند .